155- سهشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۲
شلاق خوردن در شان و منزلت ايراني نيست.
به بهانه برگذاري تظاهرات بانوان درپارك لاله تهران بمناسبت روز جهاني زن و ضرب وشتم تظاهر كنندگان.
*اغلب اوقات ، بسته به فرصتي كه دست ميدهد- به مرور و مطالعه يادداشت ها و نوشته هاي (وبلاگ نويسان) مي نشينم و آراء و نظرات آنها را كه بيشتر حكايت (بي خيالي!) هست و كمتر، انتقادي و اعتراضي، با دقت ميخوانم.
از سوئي ديگر، بطور مرتب اخبار و رويدادهاي سر زمين بهم ريخته ام ايران را زير نظر دارم و رسانه هاي تصويري و نوشتاري داخلي و خارجي ( خودي و غير خودي!!) را مي شنوم و ميخوانم و ازاين همه جور و ستم و كاستي و بخصوص بي حرمتي نسبت به ايرانيان(مردم كوچه و بازار)، رنج ميبرم..
و آن وقت ذهنم متوجه اين حقيقت ميشود كه انگار كشور هائي كه داراي منابع سرشار نفت و گاز هستند بايد بر روي ثروت عظيم خود (شلاق) بخورند و (حقارت) تحمل كنند - تا شكم گنده هاي زورگو(استعمارگران) براي حفظ هيكل فربه و شكم پيچ پيچ شان(!) همچنان بزرگ و باد كرده باقي بماند!.
اينها ، با فراهم كردن امكانات براي صاحبان انديشه هاي افراطي و فاشيستي و بوجود آوردن شرايط احياء و ابقاء- اوضاعي را بوجود ميآورند تا به طرق مختلف از جمله( به اشكالي كه سالهاست در كشور خودمان شدهديم) اراده خود را براي غارت و چپاول ثروت هاي خداداده ما تحميل كنند و از حضور و وجود حاكمان نا لايق و ناتوان و خود فروخته، نهايت استفاده و بهره برداري را بكنند ..
دختران وپسران جوان را كه حضور جواني شان به مدد عشق و دوستي پا ميگيرد به جرم لبخند بيك ديگر به شلاق و زندان و جريمه محكوم ميكنند و عوايد ثروت ملي و متعلق بآنها را به بهانه هاي مختلف و از روي (ناچاري) به جيب خارجي مي ريزند و رجز خواني و ريا كاري و زنجير و سينه زني اش را براي مردم ميخواهند
نگاهي به وضعيت كشور هاي همسايه، در چار سوي ميهن بكنيم.فقر و فساد و تباهي و هرج و مرج و ويراني و كشت و كشتار (شيعه و سني) بازي شان متعلق بما هست و به غارت بردن همه هستي اين مردم بعهده آنها كه از حماقت و از ناداني و از عقب ماندگي ذهني دست اندركاران كه بيشتر ماموران (شخصي - يا اجاره اي شان) هستند، نهايت استفاده را میبرند....
ما را سرگرم (شعار) و موعظه !و (منبر) ميكنند و بيست و پنج سال برايمان ( آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند) بدر و ديوار مي نويسند و آن وقت ميليارد ها دلاري كه هر سال بايد خرج برقراري و سرافرازي و شادكامي و مهرورزي ايرانيان بشود را صرف (تلكه) دادن به گروه هاي زير زميني و كمپاني هاي خارجي و خريد وسائل اسقاط نظامي و ديگر اسباب و ابزار مخرب جنگي ميكنند...
*كاش در وبلاگ هاي جوانان، خيلي بيشتر از آنچه كه مي بينيم و ميخوانيم، به بحث دنباله اين (شعار) ويرانگر(آمريكا هيچ غلطي......) بپردازند و بنويسند كه بنظرشان (چه غلط هائي) تا امروز از سر تصدق اولياء كينه توز و معامله گر كه تنها هنرشان (تحقير مردم) بوده است بر عليه مردم و تمام حقوق وهستي شان ، صورت گرفته است؟؟..
شلاق خوردن در شان و منزلت ايراني نيست.
به بهانه برگذاري تظاهرات بانوان درپارك لاله تهران بمناسبت روز جهاني زن و ضرب وشتم تظاهر كنندگان.
*اغلب اوقات ، بسته به فرصتي كه دست ميدهد- به مرور و مطالعه يادداشت ها و نوشته هاي (وبلاگ نويسان) مي نشينم و آراء و نظرات آنها را كه بيشتر حكايت (بي خيالي!) هست و كمتر، انتقادي و اعتراضي، با دقت ميخوانم.
از سوئي ديگر، بطور مرتب اخبار و رويدادهاي سر زمين بهم ريخته ام ايران را زير نظر دارم و رسانه هاي تصويري و نوشتاري داخلي و خارجي ( خودي و غير خودي!!) را مي شنوم و ميخوانم و ازاين همه جور و ستم و كاستي و بخصوص بي حرمتي نسبت به ايرانيان(مردم كوچه و بازار)، رنج ميبرم..
مي بينم حكومت (ولايت!) بطور دربست و مطلق، كار را ازرعايت حدود بديهي ترين ارزش هاي انساني گذرانده و با سماجت بسيار كينه توزانه اي به توهين و تحقير مردم خصوصا جوانان مرز و بوم پرداخته و در تمام زمينه هاي اجتماعي وفرهنگي و.... بر حسب ذات واپسگراي خود، تن به هيچ ملاحظه و مساعدتي بنفع حفظ ارزش ها و آبروي مردم - نميدهد و هنوز و همچنان به تمام معيار هاي شناخته شده انساني و اصولي بي اعتنائي ميكند و بساط بگير و ببند و توهين و تحقير و شلاق و زندانش، پا برجاست....
و.... بعد به موقعيت و وضعيت درد ناك همسايه هاي غرب و شرق خودمان نگاه ميكنم و رفتاري كه عربستان و ساير شيخ نشين هاي (صاحب نفت) بحكم آنچه كه (ناگزير به رعايت آن هستند!) با مردم خود دارند!!. و آن وقت ذهنم متوجه اين حقيقت ميشود كه انگار كشور هائي كه داراي منابع سرشار نفت و گاز هستند بايد بر روي ثروت عظيم خود (شلاق) بخورند و (حقارت) تحمل كنند - تا شكم گنده هاي زورگو(استعمارگران) براي حفظ هيكل فربه و شكم پيچ پيچ شان(!) همچنان بزرگ و باد كرده باقي بماند!.
اينها ، با فراهم كردن امكانات براي صاحبان انديشه هاي افراطي و فاشيستي و بوجود آوردن شرايط احياء و ابقاء- اوضاعي را بوجود ميآورند تا به طرق مختلف از جمله( به اشكالي كه سالهاست در كشور خودمان شدهديم) اراده خود را براي غارت و چپاول ثروت هاي خداداده ما تحميل كنند و از حضور و وجود حاكمان نا لايق و ناتوان و خود فروخته، نهايت استفاده و بهره برداري را بكنند ..
دختران وپسران جوان را كه حضور جواني شان به مدد عشق و دوستي پا ميگيرد به جرم لبخند بيك ديگر به شلاق و زندان و جريمه محكوم ميكنند و عوايد ثروت ملي و متعلق بآنها را به بهانه هاي مختلف و از روي (ناچاري) به جيب خارجي مي ريزند و رجز خواني و ريا كاري و زنجير و سينه زني اش را براي مردم ميخواهند
نگاهي به وضعيت كشور هاي همسايه، در چار سوي ميهن بكنيم.فقر و فساد و تباهي و هرج و مرج و ويراني و كشت و كشتار (شيعه و سني) بازي شان متعلق بما هست و به غارت بردن همه هستي اين مردم بعهده آنها كه از حماقت و از ناداني و از عقب ماندگي ذهني دست اندركاران كه بيشتر ماموران (شخصي - يا اجاره اي شان) هستند، نهايت استفاده را میبرند....
ما را سرگرم (شعار) و موعظه !و (منبر) ميكنند و بيست و پنج سال برايمان ( آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند) بدر و ديوار مي نويسند و آن وقت ميليارد ها دلاري كه هر سال بايد خرج برقراري و سرافرازي و شادكامي و مهرورزي ايرانيان بشود را صرف (تلكه) دادن به گروه هاي زير زميني و كمپاني هاي خارجي و خريد وسائل اسقاط نظامي و ديگر اسباب و ابزار مخرب جنگي ميكنند...
*كاش در وبلاگ هاي جوانان، خيلي بيشتر از آنچه كه مي بينيم و ميخوانيم، به بحث دنباله اين (شعار) ويرانگر(آمريكا هيچ غلطي......) بپردازند و بنويسند كه بنظرشان (چه غلط هائي) تا امروز از سر تصدق اولياء كينه توز و معامله گر كه تنها هنرشان (تحقير مردم) بوده است بر عليه مردم و تمام حقوق وهستي شان ، صورت گرفته است؟؟..