یادداشت " شصت و پنجم " - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۲
جهاني كه غمگين است
تصوير دنياي امروز تصويري زشت و بد منظر شده. تصويري كه وقتي نگاهش ميكني، سراپا خون است و خروش - تصويري ننگين از گرسنگي مطلق
آفريقائيان و ظلمت و تاريكي محض كور دلان آدم كش و دريوزگاني كه براي به كرسي نشاندن كج انديشي ها و تك رويهاي مسلكي و مذهبي و قومي خود حتي يك (دم)
بخود نمي آيند و از ريختن خون و تماشاي بدن هاي تكه تكه شده افراد احساس حيا نمي كنند و حداقل از خود، خجالت نمي كشند.
جهان امروز جهان بمب و موشك و كمر بند هاي انتحاري شده است!. اكنون هر روز شاهد عملياتي هستيم كه در قالب ترور- اما با تعاريفي متفاوت ، چهره خرد و
عقل و بينش و آينده نگري را در صورت مترسك هاي (حرم قدرت) متلاشي شده حس ميكنيم و مي پنداريم كه پس كو و كجاست آن تمدني كه غرب وحشي و شرق
(مشايخ!) از آن نام برده اند؟؟.
پنج انفجار مهيب در يكروز در اسرائيل. سرزمين نفرين شده اي كه بيش از 50 سال است نسل ها را قرباني مطامع (كور) و سياه خود كرده و مشايخي را درعربستان
مي شناسيم كه به پرورش و خلق صحنه هاي خون و جنون، از يك طرف و به سازمانهاي طرفدار حقوق بشر!! از سوي ديگر (ياري) ميرساند.
هنوز از تماشاي صحنه هاي دلخراش ويراني هاي انفجاري رياض پريشا نيم كه ناگهان (مراكش) و در پي اش (تركيه) دچار حوادث و آسيب هاي مشابه ميشوند!.
تصوير خرابه هاي ناشي از ويراني ها- دركنار چهره آنها كه براي ( صلح!!) به ملاقات هم رفته اند و شنيدن سخنراني ملائي كه در مملكتش كسي حق ندارد خلاف ميل
هيئت حاكمه اش- نفس بكشد اما در ميان مردم سر زميني ديگر- فرياد برميآورد كه بايد به مردم حق انتخاب و آزادي داد!!- آدم را به گريه وا ميدارد.
دنياي براستي غمگيني داريم. نگاه كنيد به تصاويري كه از چهار گوشه دنيا در تلويزيونها پخش ميشود و گوش كنيد به اخبار درد ناكي كه از طريق راديو ها عنوان ميشود.
اكنون به بركت وجود مصلحان! و مومنان ! در راس حكومت ها، تا بخواهي عجوز ننگ را ميتواني در چهره تك تك شان ببيني و به عزاي ملت هائي بنشيني كه زير
فرمان اين نا كسان و دشمنان. بايستي خون گريه كنند.
جهاني كه غمگين است
تصوير دنياي امروز تصويري زشت و بد منظر شده. تصويري كه وقتي نگاهش ميكني، سراپا خون است و خروش - تصويري ننگين از گرسنگي مطلق
آفريقائيان و ظلمت و تاريكي محض كور دلان آدم كش و دريوزگاني كه براي به كرسي نشاندن كج انديشي ها و تك رويهاي مسلكي و مذهبي و قومي خود حتي يك (دم)
بخود نمي آيند و از ريختن خون و تماشاي بدن هاي تكه تكه شده افراد احساس حيا نمي كنند و حداقل از خود، خجالت نمي كشند.
جهان امروز جهان بمب و موشك و كمر بند هاي انتحاري شده است!. اكنون هر روز شاهد عملياتي هستيم كه در قالب ترور- اما با تعاريفي متفاوت ، چهره خرد و
عقل و بينش و آينده نگري را در صورت مترسك هاي (حرم قدرت) متلاشي شده حس ميكنيم و مي پنداريم كه پس كو و كجاست آن تمدني كه غرب وحشي و شرق
(مشايخ!) از آن نام برده اند؟؟.
پنج انفجار مهيب در يكروز در اسرائيل. سرزمين نفرين شده اي كه بيش از 50 سال است نسل ها را قرباني مطامع (كور) و سياه خود كرده و مشايخي را درعربستان
مي شناسيم كه به پرورش و خلق صحنه هاي خون و جنون، از يك طرف و به سازمانهاي طرفدار حقوق بشر!! از سوي ديگر (ياري) ميرساند.
هنوز از تماشاي صحنه هاي دلخراش ويراني هاي انفجاري رياض پريشا نيم كه ناگهان (مراكش) و در پي اش (تركيه) دچار حوادث و آسيب هاي مشابه ميشوند!.
تصوير خرابه هاي ناشي از ويراني ها- دركنار چهره آنها كه براي ( صلح!!) به ملاقات هم رفته اند و شنيدن سخنراني ملائي كه در مملكتش كسي حق ندارد خلاف ميل
هيئت حاكمه اش- نفس بكشد اما در ميان مردم سر زميني ديگر- فرياد برميآورد كه بايد به مردم حق انتخاب و آزادي داد!!- آدم را به گريه وا ميدارد.
دنياي براستي غمگيني داريم. نگاه كنيد به تصاويري كه از چهار گوشه دنيا در تلويزيونها پخش ميشود و گوش كنيد به اخبار درد ناكي كه از طريق راديو ها عنوان ميشود.
اكنون به بركت وجود مصلحان! و مومنان ! در راس حكومت ها، تا بخواهي عجوز ننگ را ميتواني در چهره تك تك شان ببيني و به عزاي ملت هائي بنشيني كه زير
فرمان اين نا كسان و دشمنان. بايستي خون گريه كنند.