يك نگاه سر انگشتي به روزگاري كه ملت هاي فقير و (اسير) دارند نشان ميدهد كه تمام حرف ها و خطابه ها و ژست ها و مشت گره كردن آنها كه از سرتصدق مردم، بر
گرده شان سوار و دارند (دمار)از روزگارشان مي كشند ، دروغ محض و فريب بزرگ و جنايت ابدي است .
متاسفانه اين ادعا نه تنها درمورد دانه ريز ها كه در باره (دانه درشت) هاي روزگار نيز كه به بهانه داشتن قدرت و مكنت، عملا از قانون جنگل پيروي ميكنند، صادق هست.
در بخشي از جهان، اصرار دارند كه مردم بخودي خود- هيچ چيز - جز آلت دست نبايد باشند!. در بخشي ديگر، مردم آزادند بشرطي كه تنها به قرباني كردن (اخلاق) و همه
آنچه كه تفاوت ميان انسان و حيوان است فكر كنند!. در جائي ديگر، يك مشت آدم كش حرفه اي در حاليكه كارنامه اعمالشان پر از لكه هاي سياه و ننگ هست- خودشان را
نژاد برتر ميدانند و باين بهانه تا ميتوانند زور ميگويند و به ضرب توپ و گلوله و بمب و موشك- خانه هاي زن و بچه مردم را برسرشان خراب ميكنند..
بنام دين- سياهي و تباهي ترويج ميكنند و به بهانه كميته هاي حقوق بشر و حمايت از انسانها، كثيف ترين اعمال ورفتار را نسبت به آدميان- آنهم بي گناهان، روا ميدارند.
اكنون كار به آنجا رسيده كه هر (ناكسي) زمام امور بدست گرفته و براي مشتي (دلار) به غارت هستي انسانها روي آورده است .
قرآن و انجيل و تورات را بدست ميگيرند و به میل خود تفسیر ميكنند- بنام خدا و از معتقدات مردم سوء استفاده ميكنند و براي بقاء زمام ننگين خودشان ، تن به
انواع معاملات و توافق هاي پنهاني ميدهند.
ميليارد ها دلار خرج سازماني بنام (ملل متحد!!) ميشود كه ظاهرا بايستي در جهت جلوگيري از جان گرفتن هيولاي زور و استبداد و اختناق در كشور ها- فعاليت كنند- اما در
عمل هيچ كاره و ( ول معطل)، تنها به نشستن و گفتن و بعد هم (تماشا كردن) سرگرم اند!.
دولت هاي مدعي دموكراسي ! كه نام متمدن و پيشرفته بر خود نهاده اند بخاطر تامين منافع كشورهاي خود- تن بهر دريوزگي ميدهند و زير شعار هاي دروغين. متوسل به
بد كاره ترين حكومت ها و خبيث ترين حكام ميشوند. مذاكرات پنهاني و امضاي قرار داد هاي محرمانه و درنتيجه غارت دار و ندار ملت هاي (دربند) همه كارنامه اين مدعيان
دروغين است .
گرسنگي، رنج و مشقت، بيماري و مرگ در بخش بزرگي از اين جهان ، ساليان دراز است كه قرباني ميگيرد و به بركت همين قدرتمندان دروغين، آدم ها مثل مور
و ملخ بر زمين مي ريزند.
و.... در چنين جهان و ميان چنين صاحبان زور هست كه تاريخ نوشته ميشود و ننگ و نفرت ازاين همه بيداد، بر صفحات بيشتر ننگين آن، اضافه ميشود.