دستگیری صرافان بیاعتنایی محض به علم اقتصاد است.
در روزهای گذشته، بهای دلار در بازار ارز ایران « ملائی » به بالاترین حد خود رسید. دولت < ملائی > چاره را در دستگیری صرافان و پلمب کردن صرافیها دید!. راهکاری که نه اعتمادساز است و نه کمکی به حل این معضل اساسی اقتصاد کشور میکند.
اقتصاد اما قواعد بازی خود را دارد. با بسیج و گسیل نیروهای انتظامی میتوان باعث رعب و وحشت دلالان ارز شد، اما قطعا نمیتوان وحشت در دل دلار و یورو انداخت. اعزام پلیس نمیتواند خطاها و کاستیهای ناشی از سیاستهای ناصحیح پولی و مالی را جبران کند.
در روزهای گذشته، بهای دلار در بازار ارز ایران « ملائی » به بالاترین حد خود رسید. دولت < ملائی > چاره را در دستگیری صرافان و پلمب کردن صرافیها دید!. راهکاری که نه اعتمادساز است و نه کمکی به حل این معضل اساسی اقتصاد کشور میکند.
اقتصاد اما قواعد بازی خود را دارد. با بسیج و گسیل نیروهای انتظامی میتوان باعث رعب و وحشت دلالان ارز شد، اما قطعا نمیتوان وحشت در دل دلار و یورو انداخت. اعزام پلیس نمیتواند خطاها و کاستیهای ناشی از سیاستهای ناصحیح پولی و مالی را جبران کند.
برای توضیح افزایش بهای دلار نمیتوان علت واحدی یافت. زمانی که < رژیم > اسلامی زمام امور در کشور را برعهده گرفت، بهای هر دلار کمتر از ۸ تومان بود. بهای هر دلار در سال ۱۳۸۸ به هزار تومان رسید. و ظرف ۸ سال گذشته، بهای دلار حدود پنج برابر شد و به مرز ۵۰۰۰ تومان نزدیک شد.
فساد مالی در ایران از جنس دلار است
اندیشکده مستقل خاورمیانه "منا واچ" در مقالهای به قلم "دتلف سوم وینکل" به پدیده جالبی توجه میکند: فساد مالی فراگیر در ایران<ملائی>. به باور نویسنده، عرضه تصویری از یک فساد گسترده مالی در کشور، عملا باعث میشود که عاملان اصلی این فساد مالی از پیکان توجه عمومی دور بمانند.
مسئولان! هرگاه لازم شود، نیروهای انتظامی را اعزام میکنند تا عدهای را دستگیر کنند. هجوم به دلالان ارز، یکی از جلوههای چنین راهکاری است.
نویسنده مقاله به درستی اشاره میکند که فساد مالی در ایران<ملائی> اساسا ریشه در فساد مالی ناشی از معاملات نفتی توسط مسئولان!! کشور دارد. تصویری بدیهی و در عین حال موثر در فهم فساد مالی حاکم بر ایران.
فساد مالی در ایران از جنس دلار است
اندیشکده مستقل خاورمیانه "منا واچ" در مقالهای به قلم "دتلف سوم وینکل" به پدیده جالبی توجه میکند: فساد مالی فراگیر در ایران<ملائی>. به باور نویسنده، عرضه تصویری از یک فساد گسترده مالی در کشور، عملا باعث میشود که عاملان اصلی این فساد مالی از پیکان توجه عمومی دور بمانند.
مسئولان! هرگاه لازم شود، نیروهای انتظامی را اعزام میکنند تا عدهای را دستگیر کنند. هجوم به دلالان ارز، یکی از جلوههای چنین راهکاری است.
نویسنده مقاله به درستی اشاره میکند که فساد مالی در ایران<ملائی> اساسا ریشه در فساد مالی ناشی از معاملات نفتی توسط مسئولان!! کشور دارد. تصویری بدیهی و در عین حال موثر در فهم فساد مالی حاکم بر ایران.
به سخن دیگر، فساد مالی در ایران<ملائی>، اساسا فساد مالی دولتی است و فساد مالی دولت چون با صادرات نفت بهمثابه اصلیترین منبع کسب درآمد ارزی گره خورده است، از جنس دلار است.
در این نکته که دلالان ارز و صرافان کوچک نیز از بالا و پایین رفتن نرخ برابری ارزهای خارجی سود میبرند، تردیدی نیست، اما نگاه اصلی باید به سوی کسانی باشد که از بالا رفتن نرخ برابری دلار بیشترین سود را به جیب میزنند. حتی گفته شده که دولت برای جبران کسری بودجه در بالارفتن نرخ دلار نقش داشته است؛ نقشی که <دولت رژیم> تکذیب میکند.
تصویرگری وارونه
تلاش برای کاهش بهای دلار در بازار ارز جلوه دیگری از سیاستهای پولی و مالی غلط دولت است. در واقعیت امر، این بهای دلار نیست که در حال افزایش است، بلکه این تومان است که به گونهای شتابان ارزش خود را از دست میدهد.
به سخن دیگر، موضوع را از دو منظر میتوان نگاه کرد. از یکسو میتوان مدعی شد که دلار ظرف سال جاری ۳۸ درصد گران شده است و از سوی دیگر میتوان گفت ارزش پول ایران ظرف ۶ ماهه گذشته دستکم ۲۵ درصد در قیاس با ارزهای خارجی کاهش یافته است.
دستگیر کردن صرافان و پلمب کردن صرافیها برای مقابله با افزایش بهای دلار اگر به قصد خاک پاشیدن در چشمان مردم صورت نگرفته باشد، بی تردید نوعی بیاعتنایی محض به علم اقتصاد است.
در این نکته که دلالان ارز و صرافان کوچک نیز از بالا و پایین رفتن نرخ برابری ارزهای خارجی سود میبرند، تردیدی نیست، اما نگاه اصلی باید به سوی کسانی باشد که از بالا رفتن نرخ برابری دلار بیشترین سود را به جیب میزنند. حتی گفته شده که دولت برای جبران کسری بودجه در بالارفتن نرخ دلار نقش داشته است؛ نقشی که <دولت رژیم> تکذیب میکند.
تصویرگری وارونه
تلاش برای کاهش بهای دلار در بازار ارز جلوه دیگری از سیاستهای پولی و مالی غلط دولت است. در واقعیت امر، این بهای دلار نیست که در حال افزایش است، بلکه این تومان است که به گونهای شتابان ارزش خود را از دست میدهد.
به سخن دیگر، موضوع را از دو منظر میتوان نگاه کرد. از یکسو میتوان مدعی شد که دلار ظرف سال جاری ۳۸ درصد گران شده است و از سوی دیگر میتوان گفت ارزش پول ایران ظرف ۶ ماهه گذشته دستکم ۲۵ درصد در قیاس با ارزهای خارجی کاهش یافته است.
دستگیر کردن صرافان و پلمب کردن صرافیها برای مقابله با افزایش بهای دلار اگر به قصد خاک پاشیدن در چشمان مردم صورت نگرفته باشد، بی تردید نوعی بیاعتنایی محض به علم اقتصاد است.
* کوتاه شده از:دویچه وله.
< آخوند و مدیریت ...؟؟- ملا و مملکت داری ...؟؟ >
_______________________________________________