برفی که برای بیخانمانها سیاه است.
در کنار برجها و پارکهای تهران « ملائی » و به موازات شادی شهروندانی که از مناظر دلپذیر برفی سلفی و عکس یادگاری میگیرند، کارتنخوابهایی هم هستند که سقف مقواییشان نم برداشته و از سرما و گرسنگی میلرزند.
کودکان کارتن خواب معمولا کودکان کار و خیابان هستند. در محلههای هرندی، دروازه غار، میدان اعدام، میدان شوش یا فرخزاد این صحنهها زیاد به چشم میخورند. این کودکان در معرض انواع سوءاستفادهها هم قرار دارند. نوزادان کارتن خواب از مادران کارتن خواب نیز اخیرا به این خیل پیوستهاند.
آماری از تعداد زنان کارتنخواب در تهران وجود ندارد. تنها مشاهدات و گزارشهای میدانی نشان میدهند که سن کارتنخوابی زنان در پایتخت کاهش یافته و به مرز ۲۰ سال رسیده است.
حداقل حسن گرمخانهها برای زنان بیخانمان این است که میتوانند شبی را در امنیت به سر ببرند. چیزی که در ساختمانهای نیمه ساخته، زیرپلها، داخل جوی، حاشیه اتوبان یا پارکها وجود ندارد. بعضی از آنها در گزارشهای میدانی گفتهاند که از ترس یخ زدن در خیابان یا به هوای بشقابی غذای گرم یا جای خواب، به هر حقارتی تن دادهاند.
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم « دولت ملائی » میگوید ۶۰درصد کارتن خوابهای تهران روستاییانی هستند که به دلیل معطل بودن سیاستهای کشاورزی و اقتصادی به شهرها مهاجرت کردهاند.
هیچ آماری از مرگ خاموش بیخانمانها در اثر سرما وجود ندارد ولی هر زمستان خبرهایی پراکنده از جان دادن یکی از آنها در محلات جنوبی تهران منتشر میشود.
در کنار برجها و پارکهای تهران « ملائی » و به موازات شادی شهروندانی که از مناظر دلپذیر برفی سلفی و عکس یادگاری میگیرند، کارتنخوابهایی هم هستند که سقف مقواییشان نم برداشته و از سرما و گرسنگی میلرزند.
شهردار وقت تهران در فروردین ۱۳۹۴ در برنامهای تلویزیونی گفت تهران ۱۵ هزار کارتن خواب دارد و گرمخانههایی که ظرفیت پذیرششان ۳۰۰۰ نفر است. بر این اساس، هزاران نفر از بیخانمانهای پایتخت در یخبندان و سرمای اخیر، پناهگاهی نداشتهاند و ندارند.
بسیاری از کارتن خوابها از کمپهای ترک اعتیاد فرار کرده و حاشیه اتوبانها یا زیرپلها را به این مراکز ترجیح میدهند. روزنامه قانون در گزارشی از قول یکی از این کارتن خوابها نوشت:
«هیچوقت دیگر برای ترک، چنین جاهایی نميرم. روی سرم آب سرد میریختن و میگفتن بگو غلط کردم. اینکه نشد ترک. والا نمیشه کسی رو اینجوری ترکش داد. بخدا ما هم آدمیم.»
کارتنخوابها و پل خوابها با پتوی کهنه، نایلون، مقوا، پیت حلبی و خنزر پنزرهای مشابه، سرپناه لرزان و نازکی برای خود میسازند. بیشترشان میانهای با گرمخانهها ندارند و این مراکز را "نوانخانه" مینامند. سازمانهای متولی نمیگویند علت بیعلاقگی و بیاعتنایی کارتنخوابها به گرمخانهها چیست.کودکان کارتن خواب معمولا کودکان کار و خیابان هستند. در محلههای هرندی، دروازه غار، میدان اعدام، میدان شوش یا فرخزاد این صحنهها زیاد به چشم میخورند. این کودکان در معرض انواع سوءاستفادهها هم قرار دارند. نوزادان کارتن خواب از مادران کارتن خواب نیز اخیرا به این خیل پیوستهاند.
آماری از تعداد زنان کارتنخواب در تهران وجود ندارد. تنها مشاهدات و گزارشهای میدانی نشان میدهند که سن کارتنخوابی زنان در پایتخت کاهش یافته و به مرز ۲۰ سال رسیده است.
حداقل حسن گرمخانهها برای زنان بیخانمان این است که میتوانند شبی را در امنیت به سر ببرند. چیزی که در ساختمانهای نیمه ساخته، زیرپلها، داخل جوی، حاشیه اتوبان یا پارکها وجود ندارد. بعضی از آنها در گزارشهای میدانی گفتهاند که از ترس یخ زدن در خیابان یا به هوای بشقابی غذای گرم یا جای خواب، به هر حقارتی تن دادهاند.
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم « دولت ملائی » میگوید ۶۰درصد کارتن خوابهای تهران روستاییانی هستند که به دلیل معطل بودن سیاستهای کشاورزی و اقتصادی به شهرها مهاجرت کردهاند.
هیچ آماری از مرگ خاموش بیخانمانها در اثر سرما وجود ندارد ولی هر زمستان خبرهایی پراکنده از جان دادن یکی از آنها در محلات جنوبی تهران منتشر میشود.
آخرین مورد پیدا شدن جنازهای در کنار دیواری در تقاطع خیابان صابونچی در محله هرندی بود اما بعد گفتند که علت مرگ سرما نبود، اوردوز بود!.
D W
___________________________________