کارگران درایران « ملائی » : چرا باید گرسنه بمانیم؟.
"۴ ماه است که حقوق نگرفتهام، هر بار هم به کارفرما اعتراض می کنم جواب میدهد فعلا موجودی ندارم، می توانی بروی، مطمئن باش جای تو خیلی زود پر میشود، من با سه تا بچه چه کار کنم، اداره کار هم جوابگو نیست. چه طور شکم خانوادهام را سیر کنم؟"
"۴ ماه است که حقوق نگرفتهام، هر بار هم به کارفرما اعتراض می کنم جواب میدهد فعلا موجودی ندارم، می توانی بروی، مطمئن باش جای تو خیلی زود پر میشود، من با سه تا بچه چه کار کنم، اداره کار هم جوابگو نیست. چه طور شکم خانوادهام را سیر کنم؟"
این سخنان محمد، کارگر یکی از کارخانههای تولید خودرو است. او در گفتگو با بیبیسی فارسی همچنین میگوید: "همسرم از دو ماه پیش در خانههای مردم کار میکند، من راضی نیستم بچههای ۱۰، ۶ و سه ساله من ساعتها در خانه تنها بمانند، اما چارهای نیست. صاحبخانه اجاره عقب افتادهاش را میخواهد، والا باید از ماه آینده در خیابان چادر بزنیم."
وضعیت معیشت کارگران و مشکلات آنها موضوع تازهای نیست، اما اخیرا وضعیت آنها بدتر شده است. تقریبا هر سه روز یک بار گروهی از کارگران به دلیل عدم پرداخت معوقات خود در کارخانهها تجمع میکنند.
براساس گزارش بیبیسی هر خانوار ایرانی به طور متوسط در هر هفته حدود ١.٦ کیلو مرغ، ۱۰ تخم مرغ، دو کیلو برنج، دو لیتر شیر و ۸۰۰ گرم گوشت قرمز استفاده میکند. اما تعدادی از کارگران میگویند حتی استطاعت همین را هم ندارند.
محمد میگوید با توجه به گرانی مرغ و گوشت و تخم مرغ امکان تهیه این مایحتاج متوسط برای خانواده او هر دو یا سه ماه یک بار میسر میشود.
امیر، کارگری دیگر، میگوید: "۱۵ سال سابقه کار دارم، من جزو کارگرهای خوشبخت هستم. مستاجر نیستم. هر وقت حقوقم عقب میافتد، مسافرکشی میکنم. حقوقم ماهی یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان است و با داشتن همسر و دو بچه ماهی یک میلیون هزینه داریم."
امیر میگوید: "همیشه بچهها در اولویت هستند، اگر چیز اضافهای بماند برای همسرم کنار میگذارم. اما چرا من و امثال من باید ۱۶ یا ۱۷ ساعت کار کنیم تا چرخ زندگی ما به سختی بچرخد و گرسنه نمانیم."
حامد میگوید: "من یک سال و نیم است که ازدواج کردهام و یک بچه شیرخوار دارم، شش ماه است که حقوق نگرفتهام و به خاطر اعتراضم به وضعیت موجود اخراج شدم، گناه من چیست که نمیتوانم چشمان گرسنه همسر و فرزندم را تحمل کنم. هر بار به مغازه میروم و تقاضای نسیه میکنم، از خجالت میمیرم."
وضعیت معیشت کارگران و مشکلات آنها موضوع تازهای نیست، اما اخیرا وضعیت آنها بدتر شده است. تقریبا هر سه روز یک بار گروهی از کارگران به دلیل عدم پرداخت معوقات خود در کارخانهها تجمع میکنند.
براساس گزارش بیبیسی هر خانوار ایرانی به طور متوسط در هر هفته حدود ١.٦ کیلو مرغ، ۱۰ تخم مرغ، دو کیلو برنج، دو لیتر شیر و ۸۰۰ گرم گوشت قرمز استفاده میکند. اما تعدادی از کارگران میگویند حتی استطاعت همین را هم ندارند.
محمد میگوید با توجه به گرانی مرغ و گوشت و تخم مرغ امکان تهیه این مایحتاج متوسط برای خانواده او هر دو یا سه ماه یک بار میسر میشود.
امیر، کارگری دیگر، میگوید: "۱۵ سال سابقه کار دارم، من جزو کارگرهای خوشبخت هستم. مستاجر نیستم. هر وقت حقوقم عقب میافتد، مسافرکشی میکنم. حقوقم ماهی یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان است و با داشتن همسر و دو بچه ماهی یک میلیون هزینه داریم."
امیر میگوید: "همیشه بچهها در اولویت هستند، اگر چیز اضافهای بماند برای همسرم کنار میگذارم. اما چرا من و امثال من باید ۱۶ یا ۱۷ ساعت کار کنیم تا چرخ زندگی ما به سختی بچرخد و گرسنه نمانیم."
حامد میگوید: "من یک سال و نیم است که ازدواج کردهام و یک بچه شیرخوار دارم، شش ماه است که حقوق نگرفتهام و به خاطر اعتراضم به وضعیت موجود اخراج شدم، گناه من چیست که نمیتوانم چشمان گرسنه همسر و فرزندم را تحمل کنم. هر بار به مغازه میروم و تقاضای نسیه میکنم، از خجالت میمیرم."
بررسیهای بیبیسی فارسی در مورد شرایط معیشت خانوارهای ایرانی نشان میدهد که متوسط مصرف سالانه بسیاری از مواد غذایی اصلی از جمله گوشت، ماهی، نان، برنج و شیر در یک دهه گذشته بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافته است.
< آخوند و مدیریت؟؟.... ملا و مملکت داری؟؟.....>