در ایران امروز ، " دین " شده اسباب فریب و دزدی و ریا
________
مشکلات ساختاری در< رژیم آخوندی > ایران محصول بی‌تدبیری، بی‌برنامگی، ناکارآمدی و فساد گسترده کسانی است که زاینده این < رژیم > و زائیده آن هستند.


۳۰ فروردین ۱۳۹۸

* درایران آخوندی:
چگونه حجاب تجویزی به حجاب تحمیلی تبدیل شد؟

حجاب « چادر و روسری سر کردن اجباری » به صورتی خزنده دستور کار متولیان انقلاب اسلامی شد. ابتدا در ارتش و سپس در ادارات دولتی روسری و چادر را الزامی کردند. روح‌الله خمینی در تیر ۱۳۵۹ در یک سخنرانی با انتقاد از دولت بنی‌صدر، ده روز مهلت تعیین کرد تا نشانه‌های "طاغوت" از ادارات زدوده شوند. نخستین بخشنامه در ممنوعیت ورود زنان بی‌حجاب به وزارت‌خانه‌ها، امضای «آخوند»اکبر هاشمی رفسنجانی و مهر شورای انقلاب! را داشت.
* پس از این دستور، «آخوند» علی قدوسی، دادستان کل وقت ابلاغیه داد که حقوق و مزایای زنان کارمند بدون حجاب قطع می‌شود.
 از چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹ جلوی حضور زنان و دختران فاقد روسری به اداره‌‌ها را گرفتند. آن زمان مانتو در کار نبود. لباس پوشیده و روسری کفایت می‌کرد. چادر به تدریج به عنوان "حجاب اصلح!" و "ارزشی!" معرفی شد تا آنجا که بسیاری دختران دانشجو برای بازنماندن از تحصیل، تظاهر کردند که چادری‌ هستند.
* در سال ۱۳۶۰ و با اعلام مقررات مربوط به ماه رمضان از سوی نماینده دادستانی، اماکن عمومی موظف شدند تابلویی را در معرض دید قرار دهند که از پذیرش مهمان و مشتری بی‌توجه به ظواهر اسلامی؟! معذورند. اما این اقدام به ماه رمضان محدود نماند. تابلوی کذایی چند دهه است در فروشگاه‌ها، رستوران‌ها یا وسایل نقلیه عمومی خودنمایی می‌کند. تهدید به بستن "اماکن خاطی" دعوتی تلویحی شد از همگان برای همدستی با حجاب اجباری.
* اولین قانون! حجاب، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات در سال ۱۳۶۲ بود که بعدا در سال ۱۳۷۵ به صورت تبصره‌ای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی الحاق شد.
 طبق این تبصره زنانی که بدون حجاب شرعی؟! در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به ۱۰ تا ۶۰ روز حبس یا ۵ تا ۵۰هزار تومان جزای نقدی محکوم می‌شوند.
* تاکید روی حجاب شرعی، پاشنه آشیل این تبصره قانونی است. مطابق شرع، حجاب یعنی پوشاندن بدن به غیر از صورت و کفین. رنگی برای آن تعیین نشده و تعریفی از حجاب برتر و بدتر نیز در متون دینی وجود ندارد. 
مبنای اجباری شدن حجاب در ایران«آخوندی»، سیاست و اقتدار ایدئولوژیک است تا آن جا که دامنه جبر را به اقلیت‌های غیرمسلمان، توریست‌ها و دیپلمات‌های خارجی نیز کشانده‌اند. چیزی که حتی در عربستان سعودی هم اعمال نمی‌شود.
* مثلا شرط صدور ویزای ایران برای توریست‌های زن را رعایت حجاب گذاشته‌اند!. ادعا می‌‌شود که پروتکلی دیپلماتیک نیز به امضای ایران و سایر کشورهای جهان رسیده که همه زنان خارجی ولو دیپلمات‌ها و سیاستمداران باید در سفر به ایران حجاب داشته باشند.
* حجاب در اندونزی که بیشترین جمعیت مسلمان در کشورهای اسلامی را دارد، تحمیلی نیست. به تازگی در استان آچه حجاب برای کارمندان و مهمانداران زن الزامی شده اما طبق قوانین سراسری، حجاب مقوله‌ای اختیاری است و بخش بزرگی از زنان اندونزیایی تنها هنگام نماز حجاب دارند. هیچ میهمان خارجی موظف نیست در این کشور روسری سرش کند.
* وقتی که اما بنینو وزیر خارجه وقت ایتالیا در ژانویه ۲۰۱۴ به ایران سفر کرد، هیچیک از روسری‌های مرحمتی مسئول تشریفات فرودگاه را نپذیرفت و گفت اگر مقامات ایرانی به خاطر شراب، پروتکل‌ ضیافت‌های غربی را نقض می‌کنند، او هم حاضر نیست به چنین کاری تن دهد. او مسیر فرودگاه تا هتل را بدون روسری طی کرد اما سرانجام در ملاقات با محمدجواد ظریف، روسری گشادی بر سر گذاشت.
* به موازات حجاب الزامی، آداب معاشرتی التقاطی ابداع کرده‌اند. با زنان دست نمی‌دهند اما دست بر سینه می‌گذارند یا سر خم می‌کنند. تقلیدی از فرهنگ‌های چین، ژاپن و هند. 
عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد!! اسبق ایران«آخوندی» نقل می‌کند: «رئیس جمهور هند دیداری یک روزه از تهران داشت. رفتم فرودگاه استقبال. همسر ۷۵ ساله‌اش دید بایست محجبه شود. داخل هواپیما ماند و پیاده نشد.»
* دین رسمی مالزی با ۶۱درصد جمعیت مسلمان، اسلام است. توریست‌ها در انتخاب لباس آزادند؛ البته در اماکن مذهبی و مساجد باید با لباس پوشیده و روسری وارد شوند. بیشتر زنان مالزی محجبه‌اند اما روسری‌ها و مقنعه‌هایی به رنگ‌های شاد به سر می‌کنند و چیزی به نام چادرمشکی نمی‌شناسند. بی‌حجابی زنان مسلمان جرم تلقی نمی‌شود و حجاب امری شخصی و اعتقادی به شمار می‌رود.
تنها در ایران«آخوندی»، عربستان یا عراق حجاب با رنگ سیاه یا چادر مترادف است. در مصر، مراکش، تونس، فلسطین، اردن، پاکستان، افغانستان و هند، زنان بدن یا موی خودشان را با پارچه‌هایی به رنگ روشن می‌پوشانند. حجاب در ترکیه، کشور همسایه، دوست و برادر ایران، اختیاری است.
* ایران«آخوندی» و عربستان سمبل حکومت‌های دینی هستند اما ریاض دیپلمات‌های زن و یا همسران روسای دولت را به داشتن حجاب ملزم نمی‌کند. 
مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا در سفر به ریاض در دهه ۸۰میلادی، یک ردای دراز به تن داشت که سراپایش را می‌پوشاند، اما ترزا می چنین نکرد. رسانه‌های اصولگرای ایرانی نوشتند که نخست وزیر انگلستان به قوانین عربستان سعودی بی‌احترامی کرد: کاتولیک‌تر از پاپ...
* آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هم حاضر نشد در سفر به عربستان سعودی شالی به سر بیندازد و با همان کت و شلوارهای همیشگی به ریاض رفت.
 او در سال‌های گذشته حاضر نشده به خاطر حمایت «رژیم آخوندی» -اسلامی از حزب‌الله لبنان، رژیم اسد و به رسمیت نشناختن اسرائیل، «آخوند» حسن روحانی را برای بازدید از کشورش دعوت کند. این‌که مرکل روزی نیز به تهران برود، دستکم تا وجود پروتکل حجاب اجباری برای زنان خارجی، تصوری محال به نظر می‌رسد.
در کشورهای مسلمان دیگر، موازین شرعی با درفش و تهدید و خشونت ترویج نمی‌شود. حتی در مصر، مهد جهان اسلام نیز که مردمی بسیار متشرع دارد، حجاب از سوی نهادهای قدرت اجباری نشده و سیاستمداران زن، زنان سیاستمداران و یا گردشگران زن خارجی در سفر به این کشور در انتخاب نوع پوشش آزادند.
* زنان در مسند قدرت در اروپا یا آسیا پرشمارند و ارتباط و سفر امری ناگزیر. در بسیاری تصاویر می‌توان دید که این زنان از پوشیدن روسری و قرار گرفتن در فضایی که آداب آن را نمی‌دانند، معذب و درمانده‌اند. تازه بر سر همین که چه پوشیدند و چه چیزی بر سر داشتند، جنجال می‌شود.
* پروتکل‌های دیپلماتیک ایران « آخوندی » برای حجاب زنان سیاستمدار اکثرا فرمالیته‌اند و بخصوص به خاطر مصلحت‌‌‌های سیاسی در مناسبات با دوستان نزدیک با تسامح انجام می‌شوند.
* بیشتر زنان سوری محجبه هستند اما اسما اسد، همسر دوست و متحد استراتژیک «رژیم آخوندی»- اسلامی، حجاب ندارد. حجاب در سوریه امری اختیاری است؛ در لبنان و اردن نیز اجباری نیست و همسران سعد حریری و ملک عبدالله بدون حجاب هستند. در اوج بحران سوریه، «رژیم آخوندی»- اسلامی به اسد پیشنهاد داده بود که همسر و فرزندانش را به تهران بفرستد. آیا ممکن بود برای اسما اسد در پروتکل رعایت حجاب اجباری استثنا قائل شوند!؟.
D W