236 -یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۳
پيشنهاد و پرسش يك هموطن از مسئولان امور اسلامي.
تهران 1980 مسجد دارد و 1500 نفر كارتن خواب
طبق آمار ارايه شده از سوي شهرداري تهران، نزديك به 1000 تا 1500 خيابان خواب{بي خانمان} در سطح تهران زندگي ميكنند. در خبرها آمده بود اردوگاهي با ظرفيت 350 نفر كه روزانه 10 تا 15 نفر را جاي دهد براي جمع آوري و انتقال متكديان آماده شده است؟!.
اين درحالي است كه هر روز خبر مرگ چند كارتن خواب را ميشنويم و مدير كل امور اجتماعي! استانداري تهران هم در كمال آرامش گفته است : كارتن خوابها و بيخانمانان استان تهران درحال جمع آوري هستند و ما نمي توانيم جلوي مرگ عدهاي از اين افراد را كه در خيابانها جان ميسپارند بگيريم!!.
طبق آمار امور مساجد، در شهر تهران حدود 1980 مسجد است . حالا فرض بگيريد اگر مساجد تهران با هماهنگي بهزيستي و شهرداري بتوانند تنها براي چند ماه آن هم در اين زمستان سرد مكاني را كه متعلق به تمام مردم است به اسكان كارتن خوابها اختصاص دهند و در اين ميان همه داوطلبان به كمك نيز بتوانند حضوري فعال در امداد رساني داشته باشند چه فعل حرامي رخ خواهد داد؟ ...
_______________________
آقا- در ميهن اسلامي براي سربلندي و سعادت امت جان بر لب . بايد مراقب حجاب خانمها بود و جدا كردن آنها - حتي در محيط درس و دانشكده از يك ديگر!!.
بايد هواي دشمنان(!!) را كه در بيرون و درون چشم ديدن و بودن و ماندن ما را ندارن داشت .هزينه هاي ميلياردي صرف امور(سربلندي !!) ميشود- حالا چار تا آدم معتاد و مزاحم اگر بميرن كه (عمود خيمه اسلام!!) كج نميشود !! - ميشود؟...
235- شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۳
ياد بچه هاي كافه جمشيد بخير ؟!
مجلس(چماقداران)!!.
روزنامه خراسان در شرح درگيرى ميان يك نماينده! و يك خبرنگار زن نوشت: "اين درگيرى زمانى آغاز شد که نماينده زابل با لحن تندى در جمع تعدادى از نمايندگان به يک خبرنگار زن گفت: حجابت را رعايت کن اينجا مجلس ششم نيست و گرنه با مشت در دهانت ميزنم!!.
به دنبال اعتراض اين خبرنگار زن، نماينده زابل، عمامه ازسر برداشت و عباى خود بيرون آورد و قصد زدن خبرنگار را داشت که با ممانعت يکى از نمايندگان و چند تن از خبرنگاران مرد اين اتفاق رخ نداد!.
اين نماينده دقايقي بعد در جلوى چشمان چند تن از نمايندگان و خبرنگاران گفته خود را تکذيب کرد.
اقدام نماينده زابل در حالى صورت گرفت که بنا به گفته يکى ازاعضاى هيئت رئيسه، حجاب هيچکدام از زنان خبرنگار مشکلى نداشت..
_____________________________
در گذشته "معروف بود " كه برخي كاركنان كشتارگاه(قصابخانه) تو كافه جمشيد يا نوشين كوچه ی ملي در خيابان لاله زار زيادي ميخوردن و مست ميكردن انگشتر و ساعت طلا شونو در ميآوردن و با مشت و لگد و البته گاه (چاقو) بجان هم رديف ها و همقطار هاي خودشان مي افتادند........و بد جوری کافه را بهم می ریختند!.
و بعد دري به تخته خورد ... به اصطلاح انقلاب شد و (آقا!) آمد و مژده ( آدم سازي!!) داد و بقاياي همون تيپ مشتي هاي! سلاخ، واوباش محله های پائین شهر، عبائي پوشيدند و عمامه اي بسر كردن و منبري رفتند و از بازار خرتو خري كه ملا هاي کهنه کار بوجود آورده بودند استفاده كردند و تا بخواهي در اجراي ( امر به معروف و نهي از منكر!!) بجان مردم بي گناه فريب خورده افتادند و بسته به ميزان (گردن كلفتي) و پر روئي و........... به درجات بالاتر رسيدند و مقامات كليدي از جمله (بي دست و پا هاشون!!) شدن نماينده و برگزيده مردم !. كه يكي شون هم باید همین " نماینده " باشد.
فكر نكنيد لطيفه و يا قصه تعريف كردم.
آنها كه دستي دركار ها دارند ميدانند كه دراين سالهاي بهم ريزي و واقعا خرتوخري ... چه افرادي ازاين گروه و دسته - حتي براي خودشان عناوين دكتر و مهندس و كارشناس و .....دست و پا كردن و هم اكنون در كنار نوچه های خودشان بجان (فريب بزرگي) كه آغاز شد دعا مي كنند. و ایران را با تمام سرمایه های ملی و مردمی اش - به سوی نابودی میبرند.
پيشنهاد و پرسش يك هموطن از مسئولان امور اسلامي.
تهران 1980 مسجد دارد و 1500 نفر كارتن خواب
طبق آمار ارايه شده از سوي شهرداري تهران، نزديك به 1000 تا 1500 خيابان خواب{بي خانمان} در سطح تهران زندگي ميكنند. در خبرها آمده بود اردوگاهي با ظرفيت 350 نفر كه روزانه 10 تا 15 نفر را جاي دهد براي جمع آوري و انتقال متكديان آماده شده است؟!.
اين درحالي است كه هر روز خبر مرگ چند كارتن خواب را ميشنويم و مدير كل امور اجتماعي! استانداري تهران هم در كمال آرامش گفته است : كارتن خوابها و بيخانمانان استان تهران درحال جمع آوري هستند و ما نمي توانيم جلوي مرگ عدهاي از اين افراد را كه در خيابانها جان ميسپارند بگيريم!!.
طبق آمار امور مساجد، در شهر تهران حدود 1980 مسجد است . حالا فرض بگيريد اگر مساجد تهران با هماهنگي بهزيستي و شهرداري بتوانند تنها براي چند ماه آن هم در اين زمستان سرد مكاني را كه متعلق به تمام مردم است به اسكان كارتن خوابها اختصاص دهند و در اين ميان همه داوطلبان به كمك نيز بتوانند حضوري فعال در امداد رساني داشته باشند چه فعل حرامي رخ خواهد داد؟ ...
_______________________
آقا- در ميهن اسلامي براي سربلندي و سعادت امت جان بر لب . بايد مراقب حجاب خانمها بود و جدا كردن آنها - حتي در محيط درس و دانشكده از يك ديگر!!.
بايد هواي دشمنان(!!) را كه در بيرون و درون چشم ديدن و بودن و ماندن ما را ندارن داشت .هزينه هاي ميلياردي صرف امور(سربلندي !!) ميشود- حالا چار تا آدم معتاد و مزاحم اگر بميرن كه (عمود خيمه اسلام!!) كج نميشود !! - ميشود؟...
235- شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۳
ياد بچه هاي كافه جمشيد بخير ؟!
مجلس(چماقداران)!!.
روزنامه خراسان در شرح درگيرى ميان يك نماينده! و يك خبرنگار زن نوشت: "اين درگيرى زمانى آغاز شد که نماينده زابل با لحن تندى در جمع تعدادى از نمايندگان به يک خبرنگار زن گفت: حجابت را رعايت کن اينجا مجلس ششم نيست و گرنه با مشت در دهانت ميزنم!!.
به دنبال اعتراض اين خبرنگار زن، نماينده زابل، عمامه ازسر برداشت و عباى خود بيرون آورد و قصد زدن خبرنگار را داشت که با ممانعت يکى از نمايندگان و چند تن از خبرنگاران مرد اين اتفاق رخ نداد!.
اين نماينده دقايقي بعد در جلوى چشمان چند تن از نمايندگان و خبرنگاران گفته خود را تکذيب کرد.
اقدام نماينده زابل در حالى صورت گرفت که بنا به گفته يکى ازاعضاى هيئت رئيسه، حجاب هيچکدام از زنان خبرنگار مشکلى نداشت..
_____________________________
در گذشته "معروف بود " كه برخي كاركنان كشتارگاه(قصابخانه) تو كافه جمشيد يا نوشين كوچه ی ملي در خيابان لاله زار زيادي ميخوردن و مست ميكردن انگشتر و ساعت طلا شونو در ميآوردن و با مشت و لگد و البته گاه (چاقو) بجان هم رديف ها و همقطار هاي خودشان مي افتادند........و بد جوری کافه را بهم می ریختند!.
و بعد دري به تخته خورد ... به اصطلاح انقلاب شد و (آقا!) آمد و مژده ( آدم سازي!!) داد و بقاياي همون تيپ مشتي هاي! سلاخ، واوباش محله های پائین شهر، عبائي پوشيدند و عمامه اي بسر كردن و منبري رفتند و از بازار خرتو خري كه ملا هاي کهنه کار بوجود آورده بودند استفاده كردند و تا بخواهي در اجراي ( امر به معروف و نهي از منكر!!) بجان مردم بي گناه فريب خورده افتادند و بسته به ميزان (گردن كلفتي) و پر روئي و........... به درجات بالاتر رسيدند و مقامات كليدي از جمله (بي دست و پا هاشون!!) شدن نماينده و برگزيده مردم !. كه يكي شون هم باید همین " نماینده " باشد.
فكر نكنيد لطيفه و يا قصه تعريف كردم.
آنها كه دستي دركار ها دارند ميدانند كه دراين سالهاي بهم ريزي و واقعا خرتوخري ... چه افرادي ازاين گروه و دسته - حتي براي خودشان عناوين دكتر و مهندس و كارشناس و .....دست و پا كردن و هم اكنون در كنار نوچه های خودشان بجان (فريب بزرگي) كه آغاز شد دعا مي كنند. و ایران را با تمام سرمایه های ملی و مردمی اش - به سوی نابودی میبرند.